این روایت از #امام_علی (ع) را چگونه شنیده بودید: خلخال از پای زن یهودی به ناحق غارت شده و آدم از شنیدن این غصه اگر دق کند، حق دارد. در روایت اصلی، غصه، غصهی بیغیرتی مردمان آن سرزمین دربرابر
ظلم است درحالیکه مردان آن سرزمین، با کمترین مقاومت، سپاهیان معاویه را بدرقه کرده و دربرابر تعدی به نشان، به التماس و اظهار عجز افتادند. متفاوت است نه؟ و این درحالیاست که در روایت عام، غصهی تعدی ناحق به یک زن یهودی برجسته میشود. هردو جانکاهاند
و حتی غصهی بیغیرتی مردمان نیز درنهایت به تعدی به ن همان مُلک باز
میگردد.
تحریف همین است. یعنی بازگو کردن یک مسئله بهنفع شخص یا
جریانی خاص. حال بخواهد به اصل داستان آسیب وارد شود یا نه، مهم
برداشتیـست که دیگران از آن دارند و گاه این برداشتها مانند روایت مذکور،
تا صدها سال و شاید تا ابد برای اکثریت جامعه اصلاح نشود.
#مهناز_افشار
خائن است؟ چطور میتوانیم ثابت کنیم؟ کدام مرجع قانونی و کدام دادستانی
خیانت و مزدوری او را ثابت کرده است؟ شما ممکن است بگویید با آن حجم
نفرتپراکنی، با آن میزان دروغ و با آن اندازه شایعهسازی، قطعاً خائن است.
من میگویم اگر خائن نباشد و از سر جهل، نادانی، غربزدگی و حتی خیرخواهی
(اما در مسیر نادرست) این اعمال و بیانات از او سر زده باشد چه؟ آنگاه
حاضرید در فردای قیامت، مدیون شخص مجهولالهویهای چون او باشید؟
#علیاکبر_رائفیپور
برای شخص بنده، استادی کامل است لیکن معصوم نیست. دانشمند است اما بیخطا
نیست. محقق است اما بیعیب نیست. در این راه، تنها هم نیست؛ مجموعهای از
افراد کوشا که از عنایات حضرت صاحبامان (عج) است او را یاری میدهند.
فیالحال قصد من، شمارش اشتباهات و یا محسنات ایشان هم نیست. روی صحبتم با
توؤیتیـست که از نامکاربری مورد تأیید شخص خودشان در همراهی با موج
اعتراض به ندانمکاریهای خانم #افشار منتشر شده.
در آن توؤیت که دیروز در «استوری» ما هم با لحنی نادرست و شبههبرانگیز بدان نقد شد، #رائفیپور، افشار (و احتمالاً امثال او را) با #پری_بلنده مقایسه کرد. ای هرزه، بدکاره، گردانندهی خانهی فسادی مشهور و از اوباش #کودتا۲۸مرداد، که در بحبوحهی #انقلاب۵۷
دستگیر و اعدام شد. جهت مقایسهی استاد، وجه مشترک اوباشمآبانهی این دو
زن بود لیکن از آنجا که پریبلنده قبل از اوباشگری، به هرزگی و گری
مشهور بوده و هست، در ذهن بسیاری (حتی مقامات رسمی) سبب سوءتفاهم گشت.
ضمن اینکه منها نکردن صفت گری در سخن، حتی مرا نیز بدینسمت کشاند
که شاید #رائفی_پور، بدش هم نمیآمده کنایهای چنان سخت بزند.
این روایت از امام علی (ع) را چگونه شنیده بودید: خلخال از پای زن یهودی به ناحق غارت شده و آدم از شنیدن این غصه اگر دق کند، حق دارد. در روایت اصلی، غصه، غصهی بیغیرتی مردمان آن سرزمین دربرابر ظلم است درحالیکه مردان آن سرزمین، با کمترین مقاومت، سپاهیان معاویه را بدرقه کرده و دربرابر تعدی به نشان، به التماس و اظهار عجز افتادند. متفاوت است نه؟ و این درحالیاست که در روایت عام، غصهی تعدی ناحق به یک زن یهودی برجسته میشود. هردو جانکاهاند و حتی غصهی بیغیرتی مردمان نیز درنهایت به تعدی به ن همان مُلک باز میگردد.
تحریف همین است. یعنی بازگو کردن یک مسئله بهنفع شخص یا جریانی خاص. حال بخواهد به اصل داستان آسیب وارد شود یا نه، مهم برداشتیـست که دیگران از آن دارند و گاه این برداشتها مانند روایت مذکور، تا صدها سال و شاید تا ابد برای اکثریت جامعه اصلاح نشود.
مهناز افشار خائن است؟ چطور میتوانیم ثابت کنیم؟ کدام مرجع قانونی و کدام دادستانی خیانت و مزدوری او را ثابت کرده است؟ شما ممکن است بگویید با آن حجم نفرتپراکنی، با آن میزان دروغ و با آن اندازه شایعهسازی، قطعاً خائن است. من میگویم اگر خائن نباشد و از سر جهل، نادانی، غربزدگی و حتی خیرخواهی (اما در مسیر نادرست) این اعمال و بیانات از او سر زده باشد چه؟ آنگاه حاضرید در فردای قیامت، مدیون شخص مجهولالهویهای چون او باشید؟
علیاکبر رائفیپور برای شخص بنده، استادی کامل است لیکن معصوم نیست. دانشمند است اما بیخطا نیست. محقق است اما بیعیب نیست. در این راه، تنها هم نیست؛ مجموعهای از افراد کوشا که از عنایات حضرت صاحبامان (عج) است او را یاری میدهند. فیالحال قصد من، شمارش اشتباهات و یا محسنات ایشان هم نیست. روی صحبتم با توؤیتیـست که از نامکاربری مورد تأیید شخص خودشان در همراهی با موج اعتراض به ندانمکاریهای خانم افشار منتشر شده.
در آن توؤیت که دیروز در «استوری» ما هم با لحنی نادرست و شبههبرانگیز بدان نقد شد، رائفیپور، افشار (و احتمالاً امثال او را) با پریبلنده مقایسه کرد. ای هرزه، بدکاره، گردانندهی خانهی فسادی مشهور و از اوباش کودتای ۲۸مرداد، که در بحبوحهی انقلاب۵۷ دستگیر و اعدام شد. جهت مقایسهی استاد، وجه مشترک اوباشمآبانهی این دو زن بود لیکن از آنجا که پریبلنده قبل از اوباشگری، به هرزگی و گری مشهور بوده و هست، در ذهن بسیاری (حتی مقامات رسمی) سبب سوءتفاهم گشت. ضمن اینکه منها نکردن صفت گری در سخن، حتی مرا نیز بدینسمت کشاند که شاید رائفی_پور، بدش هم نمیآمده کنایهای چنان سخت بزند.
وقتی مراجع و ولیفقیه جامعه، مسئلهای را نهی کرده و بعضاً حرام اعلام کردهاند، میتوان نتیجه گرفت که این نادانِ موجود در تصویر، شیعه نیست.
لعن علنی و اینچنینی، یعنی بدون نام بردن از اسامی خلفای راشدی (ابوبکر، عمر و عثمان) و عایشه، با ذکر اولی، دومی و سومی و نانجیبه، مدت بسیاریـست که میان مداحان بسیار، تبدیل به عادت شده است. تولد امام حسن، شب قدر، تاسوعا، عاشورا یا رحلت پیامبر هم فرقی ندارد؛ لعنِ علنی، عادت اینگونه بیعقلان است.
البته که مداحان درستکار، نجیب و مسلمانزاده هم داریم که حتی مورد احترام اهل تسنن هستند؛ خوشا به سعادتـشان، لیکن این خائنان، زمانی که بدون توجه به امر ولیفقیه یا مراجع تقلید، همچنان به رویهی نادرست خود ادامه میدهند، انسان را به فکر فرو میبرند که شاید مجموع اعمال، رفتار و گفتارهایـشان، خطگرفته و کُدگرفته باشد. شاید.
این تصاویر از صداوسیما پخش شده، از شبکه۵. البته که ناظر پخش هرگز نمیتوانسته این سخنان را پیشبینی کند اما سابقهی این هیئت و این مداح، کاملاً مشخص بوده و هست؛ بنابراین کوتاهی و قصور بزرگی صورت گرفته که البته با عذرخواهی مدیران و توبیخ کارمندان همراه بودهاست.
با کمی جستوجو، متوجه میشوید که این دست کلیپها، چگونه موجب مظلومنمایی وهابیها و سلفیها قرار میگیرد. چگونه موجب تفرقه و نزدیک شدن اهل تسنن هموطن، به تفکرات سلفیگری عربستان سعودی میشود. درانتها هم میبینیم که هموطن خود ما، خود را در مرقد امام خمینی منفجر، و هموطنان دیگرمان، به مجلس حمله میکنند. میبینیم که سربازان وظیفهـمان، لب مرز، در مناطق سنینشین ربوده شده و اگر کشته نشوند، تا مدتها در اسارت و رنج و عذاب بهسر میبرند.
برادران و خواهران، از منبر و دستگاه این خائنان فاصله بگیرید. رونق کاسبیـشان را کساد کنید تا در خونهای هموطن و غیرهموطن، شیعه و سنی، شریک نباشید.
درباره این سایت